روزهای زیبای پاییزی
سلام عزیز م
امیدوارم توی این روزای پاییزی سرد دلت همیشه گرم و شاد باشه.
به امید خدا شنبه عازم مشهد هستیم برای زیارت و نذری که باباجون داشت واین بهانه ای شد که برای بار دوم برای سلامتی تو دعا کنم.
خدا روشکر توی این روزای سرد کانون گرمی داریم و تو هم شاد هستی و بیشتر توی خونه هستی و با جرثقیل در حال حمل بار هستی . گاهی با آبرنگ نقاشی میکشی و سی دی میبینی و گاهی هم با گیتارت میخونی و می نوازی و این علاقت به ساز و آواز من و بابایی رو از پیش خوشحالتر میکنه و آیند ه پر از موفقیت رو پیش روت تصور میکنیم .
دامنه لغاتت خیلی بیشتر شده و خیلی قشنگتر حرف میزنی. هرچند گاهی روی دنده لج هستی اما بعد جبران میکنی مثلا خونه عزیز جون داشتی بازن عمو الهام حرف میزدی و تلفن رو قطع کرده بودی دیشب که خواستی حرف بزنی باهاش گفتی ببخشید که تلفن قطع شد. وصحبتت رو ادامه دادی. فدای اون حرفای قشنگت.
به یاد بچگیات مشهد
برای سلامتی همه نی نی ها و ماماناشون دعا میکنم.