رادینرادین، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

@@ پسرم رادینم @@

تولد تارا تولد روزبه تولد نانا

1392/1/31 18:27
نویسنده : مامان رادین
894 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام عزیز دل مامانی

دیشب تولد تارا بود  و من  بخاطر اینکه همه بچه ها دور هم بودن بردمت تا بتونی باهاشون بازی کنی و یه شب شاد دیگه داشته باشی. همیشه اوایلش به کسی دست نمیدی و احساس غریبی میکنی  چون همه دوست دارن بمیخوان بیان پیشت و ابراز محبت کنن اما تو اونا رو خوشحال نمیکنی و من کمی از  این موضوع دلخورم.

دیگه آخرای جشن شروع کردی به بادکنک بازی  و یخت بقولی باز شد. اما شب خوبی بود و همه از بزرگ و کوچیک دور هم جمع بودیم. جای همه خالی.

 

رادین و ملینا

اینجا خسته شدی روی مبل دراز کشیدی و نمیذاشتی هیچکی بشینه !

 

 

چند هفته پیش هم تولد روزبه بود که اونجا هم اوایلش با کسی ارتباط برقرار نکردی اما یه کار خنده دار انجام دادی اون این بود که وقتی کیک تولدش رو آوردن تو سریع رفتی کنار روزبه نشستی تا شمعها رو فوت کنی حالا قبلش هرچی میگفتم برو پیش بچه ها بشین نمیرفتی ولی این کارت خیلی بامزه بود. خلاصه یه کنار نشسته بودی و تماشا میکردی یه موتور هم آورده بودی بازی میکردی دیگه آخره  تولد بادکنک بازی کردین و شروع کردی با بچه ها بازی کردن. و خیلی خوب بود.

 

 

 

تولد نانا هم خیلی هوب بود و اتفاق خاصی نیفتاد.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)