عاشقانه های من و پسرم
از اعماق وجود پسر گلم وقتی که خوابی مامان به تو نگاه میکنه و ازاینکه اینقدر زیبا و معصوم خوابیدی لذت میبره دلم میخواد همون موقع، مثل قدیما که از یه چیزی خوشم میومد سریع میرفتم مداد طراحی و کاغذ میووردم و نقاشی میکردم ، قلم و کاغذ کنارم بود و صورت زیبای تو رو از زاویه دید خودم نقاشی میکردم اما الان خیلی از اون موقع میگذره ومن منتظرم تو بزرگ بشی تا بتونم با خیال راحتتر نقاشیت کنم اونم از زوایای مختلف و از چشمای نازت اما ... نه ممکنه نتونم خوب در بیارم و صورت نازتو خراب کنم ترجیح میدم نگات کنم یا از چشمای نازت عکس بگیرم. خدا کنه مامانی بتونه همیشه کنار پسرش بمونه چون از دیدنش سیر نمیشه......... ...
نویسنده :
مامان رادین
14:08