رادینرادین، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

@@ پسرم رادینم @@

دنیای کودکی رادینم

1392/1/31 18:32
نویسنده : مامان رادین
1,163 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم که از لحظه لحظه بزرگ شدنت لذت میبرم. اومدم از کارای قشنگت و از چیزهایی که یاد گرفتی برات بنویسم.

اول از همه باید بگم که دیگه شبها روی تخت خودت می خوابی یعنی وقتی که خوابت میبره میذاریمت روی تختت روزای اول که متوجه میشدی گذاشتیمت روی تختت غر میزدی اما الان حتی بعد از ظهرا که میخوابی میذارمت روی تختت و دیگه عادت کردی و راحت غلت میخوری و میخوابی.

یه خبر خیلی خوب اینکه روزا دیگه پمپرز نمی پوشی و خودت میری دستشویی یا روی لگنت میشینی و جی جی میکنی روزای اول یادت میرفت و بعضی اوقات خودت رو خیس میکردی و میگفتی مامان جی جی کردم اما دیگه مرتب بهت یادآوری کردم و میگفتم جای جی جی و پی پی اینجاست و دیگه خودت یاد گرفتی و میری دستشویی یا روی لگن میشینی و من هم تشویقت میکنم و میگم آفرین پسر خوبم و از این بابت خیلی خوشحالم عشقم.

این روزا حسابی میبرمت بیرون و با بچه ها بازی میکنی براحتی با بزرگترها و کوچکترها ارتباط برقرار میکنی اول بهشون دست میدی البته خودم بهت یاداوری میکنم بعد هم که اسمت رو میپرسن اسمت چی سریع میگی آدین که همه فکر میکنن میگی آیدین من هم میگم نه میگه رادین اگر هم بپرسن چند سالته میگی ٢ سال قربونت برم الهی من هم همونجا ذوق میکنم خلاصه خدا رو شکر خوب با بقیه ارتباط برقرار میکنی.

 

شبها قبل از خواب تمام ماشینات رو میذاری دور و برت و باهاشون بازی میکنی و میچینیشون کنار هم من و بابایی هم خوابمون میبره یه لحظه من بلند میشم میبینم خوابت برده و سریع میذارمت روی تختت . ماشینات و که برمیدارم صبح که بلند میشی میگی چرا ماشینامو برداشتی روزا هم که همه رو میاری رو مبل و روی میز میچینی و باهشون بازی میکنیو صداهاشونو در میاری. باید بگم عاشق و شیفته موتوری و صداشو در میاری و وقتی میریم بیرون میگی من و سوار موتور کن موتورهایی که بیرون پارک شدن یه کنارمن هم سوارت میکنم و میری جلوفرمونش و میگیری و صدای موتور در میاری. توی برنامه ندا که رفته بود گواهینامه موتور بگیره ایستاده بودی روبروی تلویزیون و با دقت ندا رو نگاه میکردی برام خیلی جالب بود.

یه روز صبح از خواب بلند شدی و گفتی مامان اون گرگه اومد منو خورد اولش گفتم ااا راست میگی مامان نباید میذاشتی گلم. دیگه دیدم داری هی تکرار میکنی و حسابی ترسیدی من هم گفتم اگر خوردت پس چرا اینجایی بعد یهو دیدم زدی زیر خنده و بهت گفتم مامان نباید بذاری بخورت یا نزدیکت بشه باید شجاع باشی و بگی اگر جرات داری بیا جلو تا با مشت بزنم توی صورتت بعد میبینی که ازت فرار میکنه یا اگر اومد نزدیکت با دست و با پاهات بزنش نترسی ازش ها زود فرار میکنه. خلاصه بعدش دیگه هیچوقت در موردش صحبت نکردی. عزیزم که چه دنیای بزرگی داری.

پسر گلم دیگه بزرگ شدی و خودت شلوارت رو می پوشی و در میاری جورابات روخودت میپوشی همینطور کفشات و با کمک من تی شرتت رو می پوشی. دوست دارم خیلی زیاد.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان محمدرضا
4 خرداد 91 16:22
سلام سلام چه پسر ملوسی و چه عکسای بامزه ای می بوسمت عزیزم
مامان کوروش
6 خرداد 91 14:58
بهبه چه پسر شده این رادین گل ما مامان گل پس یه کم داره خیالت راحت میشه افرین به این پسر خیلی زرنگی اقا رادین از کوروش زودتر داری مستقل میشی اینم یه بوس خوشگل واسه رادین گل
مامان نوژا
8 خرداد 91 10:11
مامان ملینا
8 خرداد 91 11:39
سلام رادین خان مستقل هزاران افرین به پسر مستقلی چون شما.عزیزم می بوسمت نمی دونم این گرگه چرا همش می خواد بچه های مارو بخوره ملینا هم می گه گرگه اومد منو بخوره منم نذاشتم .وای که این بچه ها چه دنیایی دارن واسه خودشون. مامان رادین منتظر تون هستیم بهمون یه سربزیند دیگه
مامان شايان جوني
11 خرداد 91 9:03
سلام سلام دوست عزيز شايان جوني تو مسابقه ني ني و شكلك شركت كرده. زمان راي گيري تا چهاردهم هست. اگه دوست داشتين بهش راي بدين. راستي آدرس وبتون يا ايميلتون هم بذارين كه راي قبول بشه. ممنون. تو قسمت نظرات آدرس زير بايد راي بدين. آدرس وب راي گيري: http://noruz1391.niniweblog.com/cat6.php
فرناز مامان رادین
15 خرداد 91 13:21
شلام به مامانی مخربون و آقا رادین گل که دیگه کم کم مردی شده واسه خودش.خیلی وقت بود سر نزده بودم بهتون.ماشاا.. رادین جون خیلی ناز و بزرگ شده.دلم براش تنگ شده بود. شاد باشید