رادینرادین، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

@@ پسرم رادینم @@

این روزا...

1390/6/26 16:32
نویسنده : مامان رادین
927 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرک شیطون و دوست داشتنی مامان. این روزا دیگه توی خونه نمی مونی و کاملا ددری شدی. خیلی اوقات هم صبحها که بیدار میشی به من میگی بلند شو ، هوا  یا اینکه میگی بپوش بپوش لباس ، هوا یعنی لباس بپوش من و ببر بیرون  اما من فقط غروب میبرمت توی پارکینگ و تو با بچه ها ی بزرگتر از خودت بازی میکنی و اونا هم خیلی تو رو دوست دارن خلاصه اینقدر بازی میکنی که شبها هم زود میخوابی البته حدودا ١٠  ١١ شب یا هر موقع که ما بخوابیم تو زودتر از ما خوابت میبره.

این روزا  خیلی دلهره دارم و همش به فکر از شیر گرفتنت هستم و دارم تلاش میکنم تا بتونم از شیر بگیرمت چون روز به روز وابستگیت بیشتر میشه و کار من سختتر. آخه تو خیلی هم شیر نمی خوری و بیشتر بازی میکنی اما الان که به غذا افتادی بهتره که کم کم دیگه شیر خورد و کنار بذاری. حالا دارم مشورت میگیرم از همه اونایی که تجربه دارن چون استرس خودم برای کاری که تجربه نکردم خیلی بیشتر . شنیدم قرصهایی هست که شیر و کم کم خشک میکنه . من یه روز امتحانی به رادین شیر ندادم و بدن درد و سینه درد شدید گرفتم طوری که از جام نمیتونستم بلند شم مثل اینکه آنفولانزا گرفته باشم ولی بعدش مجبور شدم دادم و خوب شدم. الان فقط شبها و ظهر  موقع خواب شیر میخواد بقیه موقعها اگه گرسنه نباشه شیر نمیخوره یا فقط بازی میکنه. از همه دوستان خوبم میخوام که اگه تجربه ایی دارن توی این زمینه منو راهنمایی کنن. دوستون دارم زیاد.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان ال آی
28 شهریور 90 15:14
سلام عزیزم در مورد از شیر گیری دخترم سوال کرده بودی. اولش خواستم تدریجی از شیر بگیرمش آخه شنیده بودم که بچه ها اگه یه دفعه از شیر گرفته بشند از نظر روحی آسیب میبینند من هم تدریجی شروع کردم (روش تدریجی هم اینطوریکه باید هر هفته یه وعده از شیر دهی بچه ات رو کم کنی تا به تدریج شیر دهی قطع بشه) ولی متاسفانه روش تدریجی برای من موثر نیافتاد. واسه همین رفتم چند روز خونه مامانم به سینه هام آبلیمو زدم وقتی دخترم خواست بخوره ازش بدش اومد هر وقت هم سراغ شیر رو میگرفت میگفتم اوف شده و سرش رو خانواده ام گرم میکردند تا یادش بره تقریبا سه روز خودش اذیت شد ولی هر بار با یه چی مشغولش میکردم.اصلا هم از نظر روحی چیزیش نشد. در مورد خودم که سینه هام اولش خیلی باد کرد و درد گرفت ولی بعد 1 هفته دردش قطع شد تقریبا 1.5 ماه هم طول کشید تا شیرش کاملا قطع بشه. من 23 ماهگی شروع کردم به از شیر گیری. ولی وقتی از شیر گرفتی خیلی راحت میشی اگه بهش تنقلات ندی اشتهاش هم زیاد میشه.
مامان ماهان
29 شهریور 90 12:59
همین جوری باید وقتای شیر دادن و کم کنی قبل از خواب هم سعی کن چیزی بدی بخوره تا گرسنه اش نشه و شیر نخواد خیلی سخته میدونم چون منم تجربه کردم یه بار دلم یوخت و دوباره دادم ولی بعد ازش گرفتم الهی موفق باشی اگه میخوای خودش بزاره کنار که باید زمانهاشو کم کنی ولی اگه جور دیگه میخوای اقدام کنی داروی صبر زرد رو از عطاری بگیر خیلی تلخه یه کم بمال روش خودش بدش میاد البته من یه کم مو زدم چون ماهان از مو خیلی بدش می امد بازم موفق باشی
نگين
30 شهریور 90 16:49
سلام .قشنگترین آرزوی من زیباترین لبخند برای شماست . اميدوارم هميشه سالم و سر حال باشيد
سمیه :مامان مسیح مقدس
1 مهر 90 4:08
سلام به رادین جون و مامامن خوبش... خوبین ؟ نگرانیت رو درک میکنم بابت گرفتن از شیر ! منم با اینکه هنوز یه سال مونده تا مسیح رو از شیر بگیرم...از حالا دلواپس اون روز هستم...چون مسیح نه فقط برای خواب...برای ارامش...رفع خستگی...لوس کردن...بازی کردن...نزدیک شدن به من و هزار و یک بهونه ی دیگه باااید شیر بهش بدم... خدا به خیر بگذرونه ...... راستی خاله..ما هم آپیم
مامان شینا
2 مهر 90 0:58
من دیدم تا دو شب به بچه شیر نمیدن شب سوم که بچه خوابه سینه رو به بچه میدن میخوره سینه سبک می شه و دیگه مشگلی پیش نمیاد بچه های هم دیدم خیلی وابسته بودن ولی زود فراموش کردن موفق باشی