شادی کودکانه
سلام رادینم. جمعه عروسی عمو پویان و خاله مهسا بود و تو هم مثل همیشه خوش تیپ شده بودی و دست به دست میچرخیدی. تازه کلی هم با هم رقصیدیم و تو هم دست میزدی و پاهاتو تکون میدادی و مامانی رو اصلا اذیت نکردی. راستی خیلی ها تو رو هنوز ندیده بودن مثل خاله مامانی و عمه بابایی اما اونایی هم که تو رو دوست داشتن از همیشه بی تاب تر بودن که تو رو بغلت کنن و کلی هم بوسه بارونت کردن. بعد از کلی رقصیدن موقع شام رسید و با هم شام خوردیم و بعد از شام هم کلی عکس گرفتیم و دیگه آخرای شب تو خسته شده بودی و تا رسیدن به خونه خوابیدی. رادینم میخواستم بگم که خوشی کودکانه ات رو با هیچ چیز در دنیا عوض نمی کنم. ایشاله همیشه سلامت و شاد باشی. بهترین دوستت مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی