رادینرادین، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

@@ پسرم رادینم @@

ماجراهای رادین و عمو سیاوش

1390/2/4 19:33
نویسنده : مامان رادین
467 بازدید
اشتراک گذاری
پسرم در همسایگی ما یعنی در آپارتمانمون یه فامیلی داریم که پسرشون به نام سیاوش و دخترشون بنام نازیلا جون زندگی میکنند. و از قضا مادر و پسر تو رو خیلی دوست دارن و هر موقع که تو حوصلت سر میره عمو سیاوش میاد دنبالت و میبرتت سر کوچه مغازه سی دی فروشی دوستش و یا توی حیاط با هم توپ بازی میکنین

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

و این خیلی لطف بزرگی برای من بخاطر اینکه به کارای عقب افتادم میرسم و کلی عمو سیاوش و دعا میکنم.

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

 مامانشم یعنی خاله فریبا هم تو رو خیلی دوست داره و در طول روز اگه اون یا من حوصلمون سر بره میریم پیشه همدیگه وتو اونجا هم بازی میکنی. توی زمستون کمتر عمو میومد دنبالت چون هوا سرد بود اما هر از گاهی میومد حالت رو میپرسید و توبعد از یه مدت که نمیدیدیش بغلش نمی رفتی چون نمی شناختیش  اما الان کلی با هم بازی میکنین

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

. راستی تا حالا عمو سیاوش دو تا سی دی کارتون به رادین داده تا رادین بزرگتر شد اونا رو ببینه. مرسی عمویی ایشالله یه زن خوشکل موشکل گیرش بیاد همونی که میخواد.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سارا
4 اردیبهشت 90 20:57
وای چه خوب خانمی که یک نفر هست بعضی وقتها رادین جونو نگه داره خدا خیرشون بده
آبجی فهیمه
4 اردیبهشت 90 21:15
سلام: خدا رادین جون رو حفظش کنه... بوس برای رادین گل.. به وب ریحانه کوشولو سر بزنید....خوشحال میشیم..راستی ما تبادل لینک هم می کنیم. دلتون آروووم