پارک ارم
سلام. خدا رو شکر که این روزا روزهای جشن و شادمانی ملت است و من از این بابت خیلی خوشحالم. دیشب که صدای بوق و شادمانی مردم میومد تو مثل قبل فکر میکنی که بیرون جشن عروسیه . همینطور نشسته بودی و بازی میکردی و صدای ترانه ماشینها تا طبقه ما هم میومد که یهو گفتی مامان چرا آهنگ آقا خرگوشه رو نمیذارن منظورت ماشینهای بیرون بود اینقدر این حرفت برام بامزه بود که کلی خندیدم و گفتم مامان شاید اینآهنگ رونداشته باشن.
دو شب پیش هم که تهران بودیم باعزیزجون اینا و خاله مهسا رفتیم پارک ارم و تو برای اولین بار بود که میومدی و برات خیلی جالب بود و همش می پرسیدی اینا چین و میایستادی و تماشا میکردی همه بازی ها رو نگاه کردی اما تنها بازی که دوست داشتی و 10 بار سوار شدی پیست موتور شارژی بود که حدود 10 بار سوار شدی و کلی کیف کردی واز همه بهتر میرفتی چون خودت کوچیکترش رو داشتی. دوچرخت رو هم آورده بودی و گه گاهی بازی میکردی من و بابایی با عمو پویان و خاله مهسااز فرصت استفاده کردیم و منو ریل و چرخ و فلک سوار شدیم . کلا خوب بود و خوش گذشت.
خاله مهسا و عمو پویان