جمعه های ما
جمعه هاروز خوبیه چون من و تو بابایی میریم پارک تو یا دوچرخه یا اسکوتر یا ماشین رو برای بازی میاری من و بابایی هم با هم بدمینتون بازی میکنیم البته اگه باد نیاد !
بعد هم زیر انداز میندازیم و استراحت میکنیم . من و تو هم با یه چوب از فرصت استفاده میکنیم و زمین رو میکنیم و اینجاست که آموزش من شروع میشه اول با چوب زمین رو میکنیم بعد مورچه ها رو دیدیم از زیر زمین بیرون میان و دنبال غذا میگردن بعد از توضیحات که خونه مورچه ها کجاست و صحبت در این مورد اونها زمین رو بیشتر کندم و رسیدم به کرمها اونا رو دراوردم و بهت نشون دادم اونها کرمهای خاکی بودن که توی خاک زندگی میکردن . چند تا حشره دیدیم و ریشه یه علف هرز رو دراوردم و بهت نشون دادم چه جوری اب میخورن و بزرگ میشن. خلاصه این جمعمون خیلی برات مفید بود و شب هم دوباره درموردشون حرف زدیم. بعد از بازی کرمها رو گذاشتیم توی خاک تا برن به دنبال زندگیشون. این بود یک رو جمعه با پسرم.