مشهدی رادین
گل پسر مامان ما دیروز صبح از مشهد رسیدیم و واقعا بهمون خیلی خوش گذشت و امام رضا از همون روز اول ما رو مهمون خودش کرد روز اولی که رسیدیم هتل قبل از ظهر بود و تازه رسیده بودیم که در زدن و سه تا ژتون غذا بهمون دادن و گفتن ناهار مهمون امام رضا هستین و ما خیلی خوشحال شدیم که امام رضا به ما خوش آمد گفت بعد از خوردن ناهار و استراحت کردن شب رفتیم حرم و با اینکه مجبور بودیم تو رو بگیریم چون خیلی شلوغ بود و اصلا نمیشد گذاشتت پائین اما با این حال نشستم و اول نماز شکر برای تشکر از امام رضا خوندم و بعد ٥ ٦ بار نماز حاجت خوندم برای همه اونایی که گفته بودن برامون دعا کن . بعد بردمت یه قسمتی که ضریح بود اما نه اون ضریح اصلی و دستت و زدم و برای سلامتیت دعا کردم و به امام رضا گفتم که خودت مواظب پسرم باش . خلاصه من تونستم دو بار برم حرم اما به دلیله اینکه گلم رو نمیشد ببرم یه بار برای سلام گفتن و بار دیگه برای خداحافظی رفتیم خدمت امام رضا. اما مامانم هر روز اونجا بود و برای همه فامیل و دوستامون و... دعاکرد . و یه چیز جالب بگم که خالم از اهواز اومده بود و مامانم خبر نداشت ما میخواستیم بهش بگیم اما موبایل اونجا آنتن نمیده و مامانم تعریف کرد که خاله نشست جفتم و گفت اونجا خیلی شلوغ بود و من توجه به اطرافم نداشتم و داشتم دعا میخوندم یه نفر هم داشت شیرینی به همه میداد بعد از چند دقیقه یه خانم نشست جفتم و گفت حاج خانم این شیرینی برای شما من میخوام نماز بخونم و مامانم دید صداش آشناست برگشت دید خالمه و دوتایی شون ماتشون برده بود و بهم می گفتن تو کجا اینجا کجا؟ خلاصه یه زنه اونجا بود گرفت بغلشون کرد گفت این یه معجزه است برای هرکسی پیش نمیاد توی شهر غریب بودین و نخواسته تنها بمونین تو رو خدا برای ما هم دعا کنید و کلی بوسیده بودشون. و جالب اینجا بود وقتی ما توی هتل بودیم خواهرم زنگ زد گفت خاله هم مشهده ما نتونستیم با مامانم تماس بگیریم و بعد داداشم گفت خدا رو چه دیدی شاید خاله و مامان همدیگه رو اونجا ببینن و از دیدن هم تعجب کنن و منم گفتم شاید و واقعا خیلی معجزه قشنگی بود. قربون امام رضاااااااااااااااااااااااااا. خلاصه جای همتون خالی بود ما هر روز عصر با خالم اینا قرار میذاشتینمو و میرفتیم مراکز دیدنی مثل پروما ، الماس شرق که خیلی دیدنی بود ، بازار جنت ، پاساژ کیف و کفش ، مقبره دیدنی نادر شاه .
دوستا گلم از پیغامهای همتون ممنون باید بگم واقعا دلم براتون تنگ شده بود وقتی اونجا بودم برای همتون دعا کردم و یه نماز حاجت برای همه اونایی که حاجت داشتند خوندم وبرای شفای مریضا هم دعا کردم. امیدوارم حاجتتونو بگیرین و بقیه رو هم دعا کنین. الهی آمین