یا حسین
سلام نفسم.
دیشب رفتیم سینه زنی امام حسین. من این روزا رو خیلی دوست دارم چون تو هم بعد از عاشورا تاسوعا بدنیا اومدی ومن یادمه که پشت پنجره اتاق داشتم بچه هایی رو که زنجیر میزدن رو نگاه میکردم و برای سلامتی تو دعا کردم و گفتم که ایشالله هر سال توی مراسم عزاداریت شرکت کنه. و تو دیشب اولین کمک رو کردی رفتی پیش عمو سیاوش و لیوان میدادی که چای بریزه و من کلی خوشحال شدم که به اندازه خودت تونستی سهمی داشته باشی. فدات بشم من
عاشق این طبلا شده بودی و میگفتی برام بخر بابا جون هم امروز برات خرید و ما دوباره توی مراسم شرکت کردیم و کلی طبل زدی و حس خوبی داشتی که تو هم مثل بقیهمی زنی.
امشب کلی برای سلامتیت دعا کردم که تا اخر عمرت سالم باشی عزیزم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی